FONETIC MAGAZINE
چقدر کتاب های نویسندگان خارجی را می خوانید؟ آیا آنها را در نسخه اصلی خوانده یا به زبان مادری خود ترجمه کرده اید؟ فقط برای یک لحظه فکر کنید:
در صورت عدم وجود مترجمین باتجربه و متخصص در حوزه ترجمه کتاب های ادبی چند اثر ادبی و فاخر از برترین نویسندگان جهان برای خواندن وجود دارد، که ممکن است شما از وجود آن ها بی خبر بوده و یا امکان مطالعه آن را نداشته باشید؟
چه ترجمه ی ادبی است؟ این ترجمه ها شامل ترجمه شعر، نمایشنامه های تئاتری، کتابهای ادبی، متون ادبی، آهنگها، مطالب طنز، مقالات ادبی، داستانهای جنایی / کارآگاهی، داستانهای مستند، داستانهای کوتاه، اشعار و غیره است. هر نویسنده یک سبک ادبی دارد و سبک او در نوشتنش منعکس شده است. بعضی از نویسندگان می گویند که ترجمه باید سبک متن اصلی را منعکس کند، اما برخی دیگر می گویند ترجمه باید سبک ترجمه باشد.
هدف مترجم این است که کیفیت ترجمه همان چیزی باشد که در متن اصلی آمده است بدون این که محتوای آن تغییری کند.
ترجمه ادبی یک هنر و خلاقیت منحصر به فرد است. اما گاهی چه اتفاقی می افتد؟ به ناگهان معلوم می شود که مترجم آثار ادبی در واقع یک نویسنده است که عملا کتاب را بازنویسی کرده و آن را برای خواننده بازنویسی می کند. به همین دلیل، مترجمان این نوع ترجمه را یکی از سخت ترین کارهای این حرفه می دانند.
این نوع ترجمه را نمی توان با سایر انواع ترجمه مانند ترجمه متون رسمی مقایسه کرد، زیرا در ترجمه عبارات ادبی بایستی اطلاعاتی را که نویسنده مدنظر دارد بدون هیچ کاستی به خواننده منتقل کرد. این همان تفسیری است که نشان میدهد ترجمه دقیق در این نوع آثار اهمیت ویژه ای دارند. ترجمه ادبی از هر زبان باید به طریقی انجام شود تا فضای داستان، سبک نویسنده به طور کامل حفظ شود.
به هر حال، آیا تا به حال فکر کرده اید زمانی که شما در مورد دیدگاه خود نسبت به یک نویسنده خارجی خاص صحبت می کنید، و او را تحسین میکنید، شما در واقع مهارت مترجمی که این متن را برای شما ترجمه می کند، را تحسین می کنید؟ در واقع این مترجم است که متن را برای شما جالب و خواندنی کرده است، حفظ سبک اصلی و انتقال ایده نویسنده، هدیه مترجمی است که این کار را انجام داده است. و مترجم باید به تئوری و چگونگی ترجمه ادبی در طول تمام عمر مترجمی خود تسلط داشته باشد.
بنابراین شگفت انگیز نیست که ترجمه ادبی دارای ویژگی های فراوانی است و مطمئنا مشکلات خاصی نیز دارد.
اول، فقدان معناداری در ترجمه است. این نوع ترجمه برای انتقال بهتر معانی معنای واقعی آن نباید به صورت کلمه به کلمه ترجمه شود. به همین دلیل است که ترجمه ادبی یک موضوع اختلاف میان دانشمندان و مترجمان است.
دوم، این ترجمه سرشار از اصطلاحات است. این مسئله ممکن است در نگاه اول زیاد پیچیده به نظر نرسد ، اما به یک دایره واژگان وسیع و در دسترس بودن یک فرهنگ لغت تخصصی نیاز دارد.
سوم، بازی با کلمات و استفاده از اصطلاحات طنز است. یکی از جالب ترین لحظات در ترجمه ادبی این است که متن ترجمه شده دلالت های کنایه آمیز یا طنزگونه داشته باشد. لازم است مهارت های خاصی داشته باشیم تا بتوانیم آن عبارت را بر اساس کلمات طوری ترجمه کنیم که بتوانیم به درستی منظور نویسنده را منتقل کنیم.
و مورد چهارم، مربوط به سبک ها، فرهنگ ها و دوره ها و مناطق جغرافیایی مختلف می باشد. مترجم متون ادبی باید به نوعی محقق نیز بوده و با فرهنگ و اداب ورسوم منطقه نویسنده اصلی کتاب نیز آشنایی داشته باشد. اگر با ویژگی های آن آشنا نباشد، ممکن است منظور اصلی نوسنده را درک نکرده و عبارتی را با فرهنگ متفاوت ترجمه کنید. و دوباره، ما به این واقعیت میرسیم که مترجم باید با استعداد باشد. اگر شما با استعداد نیستید، هرگز به مانند یک استاد خوب نخواهید بود که آثار آن با لذت خوانده می شوند.
به طور کلی، در ترجمه ادبی ما پیام ها را ترجمه می کنیم، نه معانی کلمه به کلمه آنها را. متن باید به عنوان یک قطعه یکپارچه و منسجم در نظر گرفته شود. برای مثال، اگر ما از زبان عربی به زبان انگلیسی یا برعکس ترجمه کنیم، باید توجه داشته باشیم که این دو فرهنگ دو واقعیت بسیار متفاوت هستند؛ فرهنگ آن ها گاهی با توجه به دیدگاه های مردم و همچنین تفاوت های در پیشرفت علمی و تکنولوژیکی متفاوت است. بنابراین جستجوی کلمات معادل پیچیده تر و دشوارتر است، در این شرایط مترجم باید در کلمات خود یک کلمه معادل که تقریبا با وفاداری به معنای کلمات اصلی زبان است را جایگزین کند. ترجمه ادبی به عنوان یک نتیجه جهانی شدن تغییر کرده است، به طوری که این ترجمه باید به درک بهتر و درست تر از فرهنگ منبع یک کشور خاص کمک می کند.